دانشجویی که برای فرار از دست کارفرمای نامردی به جزیرهای دورافتاده پناه برده بود، قصد داشت تا با برداشت گوجه فرنگی امرار معاش کند. اما سرنوشت او را به سوی ماجرایی هیجانانگیز سوق داد؛ جایی که با گروهی آدمهای عجیب و غریب، عشقی ناب و مبارزهای سخت برای بقا مواجه شد.
شش سال پس از آتشسوزی در کلوپ شبانه که شوهرش در آن جان باخت، آنا کولار با حکم قاضی که آن را تصادف میداند، بسته میشود. با این حال، یک ایمیل او را به این سوال وادار می کند که واقعاً در آن شب چه اتفاقی افتاده است و آیا واقعاً شوهرش ...
آنتونیو و نیکولا دوستان جدایی ناپذیری هستند که در آن سوی جاده زندگی می کنند و عشق مشترکی به وسایل آتش نشانی و تلفن های همراه دارند. خانوادههای آنها سالهاست که بر سر مشکلی که بهراحتی قابل حل است، اختلاف دارند: آبی که جاری میشود
زینب ناراضی است. به همین دلیل او به جزیره ای در کرواسی می گریزد، جایی که مادر متوفی او مدت ها پیش خانه ای خریده بود. او امیدوار است که در نهایت به آرامش را برسد اما ...
یک شکارچی جوان بنام “کنی”، برای تفریح خود، خرسی را می کشد. بعد از این اتفاق او به طرزی اسرار آمیز به یک خرس تبدیل می شود تا مجازات عملی که انجام داده را ببیند و…
داستان فیلم مربوط به چهارده سال پس از فیلم "بورات" است و در مورد سفر مجدد «بورات» از قزاقستان به ایالت متحده است. اکنون که زمان انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا نزدیک است و ویروس کرونا همه گیر شده است ماجراجویی تازه و خنده دار بورات در آمریکا شروع می شود و...
اتفاقات نیمه اول فیلم وکس لوس در سال 1999 رخ میدهد و دو خواهر جوان به نامهای سلستی با بازی رافی کسیدی و النور با بازی استیسی مارتین را دنبال میکند که به دنبال مصیبتی وحشتناک، تحت نظارت مدیر برنامهشان با بازی جود لاو به ستارههای کودک موسیقی پاپ تبدیل میشوند. نیمه دوم فیلم نیز در سال 2017 رخ میدهد، جایی که در آن، سلستی با بازی ناتالی پورتمن اکنون یک سوپراستار موسیقی میباشد که حرفهاش توسط مصیبتها و رسواییهای زندگی شخصیاش در معرض از هم پاشیدن قرار دارد. رافی کسیدی همچنین نقش دختر سلستی بزرگسال را ایفا میکند.
"گوران" مردی جوان است که دوست دارد فقط به شغل راننده تاکسی بودنش بپردازد و از همسر نابینایش لینا مراقبت کند، اما نزدیکانش برنامه های دیگری در سر دارند که زندگی ساده و بی خطر گوران را تهدید میکند...
داستان در مورد یک خبرنگار جوان، و یک فیلمبردار با تجربه و تلاش آن ها برای پیدا کردن بزرگترین خلافکار جنگی در بوسنی است، که در این راه هدف آنها این دو را با مامورین CIA اشتباه گرفته و شروع به تعقیب شان می کند...
زندانی ایالتی نزدیک مرز کانادا، سال 1935. «بابی» قاتلی روان پریش که قرار است اعدام شود، دو تبهکار خرده پا - «ند» (دنیرو) و «جیم» (پن) - را مجبور می کند تا در برنامه ی فرار با او هم راه شوند. بعدتر در شهری کوچک «ند» و «جیم» به جای دو کشیش اشتباه گرفته می شوند...
کارمندان یک آژانس بازاریابی در کرواسی، توسط رئیس جدیدشان مجبور میشوند تا آخر هفته را برای یک اردوی تیمسازی در جنگل بگذرانند؛ اما هیچ چیز طبق انتظار پیش نمیرود! زیرا کارمندان ناامیدانه در حال مبارزه با یکدیگر و همچنین تهدیدی ناشناخته برای زندگیشان هستند.