جس و هانا در 13 سالگی با هم پیمان بستند که یک جشن بزرگ برگزار کنند، تنها 24 ساعت قبل از رویداد بزرگ، وقتی آنها از قرارهایشان جدا می شوند، همه چیز خراب می شود و ...

مکس و نیکول که هر دو از مشکلات متعددی در زندگی شخصیشان رنج می برند، سعی می کنند با گرفتن یک توله سگ،قدم بعدی را برای رسیدن به اهداف زندگی خودشان بردارند یعنی : قرار ملاقات. آنها که سگ هایشان را برای پیاده روی به پارک برده و در همین حین سعی می کنند با یکدیگر بیشتر آشنا شوند.در ظاهر همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه متوجه اختلاف شخصیتی شدید یکدیگر می شوند و...

سم یک کمدین و پرستار بچه در تورنتو است و از طریق آژانسی با شغل پرستاری روبرو می شود و از طریق ‏آن با بروک نوجوان و کامرون، پدرش آشنا می شود. مادر بروک و همسر کامرون بیمار و در بیمارستان بستری ‏است. بروک در ابتدا در برابر داشتن یک پرستار بچه مقاومت می کند، با این حال سم با او رابطه برقرار می کند ‏و آنها با هم پیوند برقرار می کنند و ...

والری یک گیمر رقابتی است که مهارت‌های چشمگیرش جایگاهی را برای او در تیم ورزش‌های الکترونیکی تحت سلطه مردان در دانشگاهش به ارمغان آورده است. والری که به او گفته شده هرگز بازیکن اصلی نخواهد بود، یک تیم تمام دخترانه تشکیل می دهد تا پسران را در مسابقات قهرمانی ملی شکست دهد و ...

داستان این سریال کمدی پیرامون دوستی‌ها، تجربیات و مشکلات یک زن دورگه‌ی آفریقایی-آمریکایی است...