طراح داخلی، رز دِمونته، مهارتهای خود را در زادگاهش به کار میبرد تا خانه خیریه کریسمس را برای برادرش سال و شرکت بازسازی خانهاش به نام برایسن و همکارش بازسازی کند.
یک فرزند جوان با چشمان گشاد از یک خانواده محافظه کار ماموریتی را آغاز می کند تا به قبیله ثروتمند همسایه نفوذ کند که تحت سلطه سرمایه دار بیرحم راه آهن جورج راسل، پسر بداخلاقش لری و همسر جاه طلبش برتا است.