فیلم داستان مردی به نام "اسکات جوهانسن" (ویل فرل) را روایت میکند که تصمیم میگیرد تا برای سر و سامان بخشیدن به اوضاع زندگی اش، زیر زمینِ خانهاش را تبدیل به یک کازینوی غیرقانونی کند. پس به این ترتیب همسر و دخترش را صندوقدار میکند و خودش نیز به کارهای مربوط به بازی می پردازد و...
فیلم «نبردی بین دو جنس» دربارهی مسابقه تنیس سال 1973 بین "بیلی جین کینگ" و "بابی ریگز" می باشد که به پُر بیننده ترین رویداد ورزشی تلویزیونی تاریخ تبدیل گردید...
این فیلم یک روز از زندگی "ادی منیکس" (جاش برولین) در هالیوود دههی 1950 را به تصویر می کشد، که مشکلات بازیگران و اشخاص معروف را در شرکت حل میکند. ماجرا از جایی شروع می شود که یکی از بازیگران اصلی از سر صحنه ناپدید میشود، و ادی دچار دردسری بزرگ می شود...
پس از شش سال امن نگه داشتن فروشگاه، "پاول بلارت" لیاقت یک تعطیلات عالی را دارد. به همین منظور او به همراه دختر نوجوانش که قرار است به زودی به دانشگاه برود، عازم لاس و گاس می شوند. اما امنیت تعطیلات سرش نمی شود و "پاول" باید دوباره دست به کار شود...
*
نسخه دوبله پارسی "پاول بلارت: پلیس فروشگاه 2" (موسسه قرن 21 - تورج مهرزادیان، غلامرضا صادقی، نگین کیانفر، شیلا آژیر و...) | سینک اختصاصی
داستان این کتاب و فیلم در مورد مردیست که همسرش را در پنجمین سالگرد ازدواجشان گم می کند اما تمام انگشت ها بسمت او نشانه می رود بطوریکه لقب قاتل زنان به وی داده می شود...
"لوئیس بلوم"، جوان پر تلاش و با انگیزهای هست که در پی یافتن یک شغل با بازار داغ خبرنگاری جنایی لس آنجلس آشنا میشود و گروهی از فیلمبردان آزاد را پیدا میکند که از تصادفات، قتل ها، ضرب و شتم ها و... فیلمبرداری میکنند. لوئیس دست به کار میشود و وارد این جامعهی خشن و بی رحم میشود که در آن هر آژیر پلیس میتواند به معنی پول باد آوردهای باشد که با فیلمبرداری از صحنه بدست میاد و...
فیلم داستان یک سرباز سابق نیروی دریایی است که بعد از جنگ جهانی دوم به خانه باز می گردد و شاهد اتفاقات وحشتناک بسیاری می شود. او مردد و نامطمئن از آینده خودش ، در تلاش برای معنی بخشیدن به زندگی؛ یک اعتقاد باوری/ دینی را به وجود می آورد. او تبدیل به شخصی به نام "استاد" می شود . در حالی که سازمان او رشد می کند و هر روز به طرفداران پرشور آن اضافه می شود؛ شخص دست راست او شروع به زیر سوال بردن نظام اعتقادی و شخص استاد می کند...
ماپتها پس از مُدتها غیبت دوباره بازگشتهاند و نمایشی ترتیب میدهند تا بدین وسیله سالن نمایشی که متعلق به آنهاست را از چنگال فردی که برای تصاحب آن دندان تیز کرده، نجات دهند...
«آلیس» که همچنان به دنبال نابود کردن تشکیلات آمبرلا است، با گروهی از بازماندگان همراه می شود که به دنبال رسیدن به یک مکان امن مشهور به «آرکدیا»، هستند.
داستان کمدی سریال در مورد خانواده "باند" است، که یک خانواده کاتولیک می باشند. "کنی" پسر نوجوان خانواده به شدت در تکاپو هست که به خانواده اش بفهماند که یک مشکل اساسی دارد...
در آینده ای نزدیک پارکی فوق پیشرفته شبیه غرب وحشی طراحی شده است که ربات های انسان مانندی بنام "میزبان" در آن وجود دارد. این ربات ها همگی از قبل برای اهداف مشخصی برنامه ریزی شده اند. افراد ثروتمند که در این پارک با نام "مهمان" شناخته می شوند در ازای پرداخت پول میتوانند از امکانات و ربات های این پارک بازدید و استفاده کنند. همه چیز سالها طبق برنامه پیش می رود و سرمایه گذاران این پارک تسلط کامل بر روی ربات ها دارند تا اینکه یک روز به دلیل نقص فنی در سیستم کنترل، ربات ها متوجه ماهیت واقعی خود شده و کم کم دست به شورش علیه سازندگان خود می زنند...
داستان سریال درباره ی یک خانواده ی 5 نفره است که علاوه بر بچه های عجیب و غریبی که دارن از نظر مالی هم در وضعیت خوبی نیستن پدر خانواده ادم بیخیالی است که در معدن سنگ کار میکند و مادر خانواده در بنگاه ماشین فروشنده است...
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند...و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.
سریال دوستان در سال 1994 توسط مارتا کافمن و دیوید کرین ساخته شد که البته ایده ان از سالها قبل شروع شده بود..داستان Friends داستان 6 دوست هست که از سالهای جوانی با هم دوست هستند و ماجراهایی که برای انها اتفاق می افتد هر یک از این شخصیتها خصوصیتی منحصر به فرد دارد که به او جذابیت می بخشد...
آینده ای نه چندان دور. شهر جنایت زده ی دیترویت را در واقع سران یک «شرکت» اداره می کنند. با نظارت «ریچارد جونز» (کاکس)، معاون اداره پلیس، طرح ساخت نوعی روبات برای مبارزه با جنایت های مهارناپذیر خیابانی به انجام می رسد و خیلی زود هنگامی که یکی از ماموران پلیس به نام «الکس مورفی» (ولر) به دست گروهی از جنایتکاران به رهبری «بادیکر» (اسمیت) به قتل می رسد، «مورتن»، فرصت پیدا می کند تا ادعایش را عملی کند.