برخی از فضانوردان برای بررسی یک کره سیاه مرموز که به دور مریخ در حال چرخش است، فرستاده می شوند. پس از بیدار شدن از خواب زمستانی در کشتی خود، متوجه می شوند که کره در حال پخش کلمه "خدا" به بیش از 4000 زبان است.
داستان فیلم در مورد پروندهی به ظاهر سادهی یک آدم ربایی در شهر لندن است که خیلی سریع تبدیل به پرونده ای با کارآگاه خصوصی می شود. این آدم ربایی به دنیای خطرناک مذهبی و توطئههای سیاسی، ارتباط پیدا میکند و...
در آپریل 1945، همان طور که دشمنان آخرین حرکت خود را به سمت نیروهای اروپایی انجام می دهند، یک ارتش جنگی به سرپرستی وارددی و پنج همراهش به یک ماموریت خطرناک در پشت خط دشمن فرستاده می شوند. بدون اسلحه و بدون افراد زیاد، وارددی و گروهش با خطر مرگ در مقابل نازی های آلمانی مواجه می شوند...
به هیچکس اعتماد نکن، چیزی را احساس نکن و هیچوقت شکست نخور. این ها قوانینی هستند که به آدمکش بیرحم اروپایی کمک کرده اند تا در کار خود اوج بگیرد. "ویکتور" که در رومانی بزرگ شده است بیشتر از هر کسی ارزش زندگی اش را می داند و همین او را تبدیل به قاتلی کامل کرده است. اما بعد از اینکه نزدیک ترین شخص به و کسی که او را آموزش داد به او خیانت می کند، "ویکتور" مرگ خود را جعل کرده و به لندن سفر می کند.
"لورانس تالبوت" که پس از وقایع دوران کودکیاش و مرگ مادرش، مدت زیادی از خانواده و سرزمین مادری خود دور بوده پس از شنیدنِ خبر ناپدید شدن برادرش به خانه باز میگردد تا در جستجوی برادرش کمک کند. اما در همین حین متوجه می شود که دهکده در خطر است و هر شب هنگامیکه ماه کامل می شود موجودی درنده مردم را به قتل می رساند و...
"جیسون بورن" (مت دیمون) مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
کولز (مارک روفالو)، سم (مایا استنج) و تیا (کتلین رابرتسون) رابطه سه طرفه ای را آغاز می کنند که از کنترل خارج شده و عواقب آن ده سال بعد به سراغ آنها می رود و...
هاوارد سیلک یک کارمند معمولی با درجه امنیتی پایین است که در یک سازمان مرموز در شهر برلین مشغول به کار است. بعد از مدتی فعالیت در این سازمان ، سیلک متوجه میشود که کارفرمایان او تمام این مدت از دریچهای که راه به ابعاد و دنیاهای موازی دارد ، محافظت میکنند. او در این ابعاد موازی موفق میشود با همتای خود که پرایم نام دارد ، روبهرو شود و او را ملاقات کند...
*
آپدیت: دوبله پارسی قسمت 10 از فصل دوم اضافه شد. ((پایان فصل دوم))
در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت زده میکند . طی یک عملیات نیروهای ویژۀ آمریکا در عراق، مردی پیدا میشود که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده . آن مرد کسی نیس جز " اسکات برودی" .او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و بر اثرِ تصادف به توسط نیروهای ویژه پیدا میشود. موجِ شادی در میان مردم آمریکا میخروشد...سربازِ وطن به آغوش میهن بازگشته ، حتی رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوش آمد میگوید. اما آیا همه چیز به همین سادگیست؟