داستان در یک شهر کوچک در غرب میانه اتفاق میافتد؛ زمانی که کابوس افسانهای، جک دندان ارهای، از مزارع ذرت برمیخیزد و پسران نوجوان شهر را در نبردی خونین برای بقا، به چالش میکشد. در همین زمان است که مراسمی مرگبار که هرساله برگزار می شود، علنی می شود...
مردی اقدامات شدیدی را انجام می دهد تا سعی کند ارواح دخترانی را که در یک فیلم انفیه به قتل رسانده است، متوقف کند و در عین حال سعی می کند مقامات را نیز از پشت خود دور نگه دارد.
سنت وینسنت قصد دارد یک فیلم مستند درباره موسیقی خود بسازد ، اما هنگامی که او دوست صمیمی خود را برای کارگردانی استخدام می کند ، مفاهیم واقعیت ، هویت و اصالت به طور فزاینده ای تحریف و عجیب می شوند.
پنج غریبه در یک فیلم که مربوط به تسخیر و شکار شدن هست بازی میکنند. در این فیلم مخاطبان مجموعهای از اتفاقات و سکانسها را مشاهده میکنند که عمیقترین ترسها و تاریکترین رازهای آنها را طی پنج داستان به تصویر میکشد و…
وقتی که “اوون” در حال فراموش کردن گذشته اش است و سعی دارد زندگی جدید را شروع کند، او و دوست دخترش ایزابلا، با یک وب سایت که بیشتر به مسائل ترسناک اما دروغین و شایعه میپردازد، آشنا میشوند و...
یک کهنه سرباز آمریکایی بعد از نجات دادن یک مرد از دست مهاجمان در یک حادثه تبدیل به یک قهرمان محلی شده است، پس از اینکه یکی از بهترین دوستانش به قتل میرسد و پلیس کمترین توجهی برای حل این جنایت نشان نمیدهد تصمیم میگیرد دست به کاری بزند...
بعد از 17 سال مایکل میرز که اکنون دیگر بزرگ شده است و هنوز خطرناک است، به طور تصادفی از بیمارستان روانی آزاد می شود و فورا به هادنفیلد بر می گردد. جایی که وی می خواهد خواهر کوچک خود لوریرا پیدا کند و اگر در این راه کسی مزاحم وی شود با یک سرنوشت خونین مواجه می شود ...
*
این نسخه از فیلم دارای دقایق اضافی میباشد.
در اواخر قرن نوزدهم در لندن، رابرت انجیر، همسرش جولیا و آلفرد بوردن بعنوان دستیاران یک شعبده باز باهم کار می کنند. جولیا بر اثر یک تصادف در حین اجرا جان میدهد و رابرت، آلفرد را بخاطر مرگ همسرش سرزنش می کند و رابطه دوستانه بین آنها جایش را به دشمنی میدهد. بعد از مدتی هردو شعبده باز هایی مشهور، و رقبایی سرسخت برای یکدیگر می شوند و در اجرای یکدیگر خرابکاری می کنند. وقتی آلفرد یک حقه ناب را روی صحنه اجرا می کند، رابرت غرق در تلاش برای فاش کردن راز رقیبش می شود و این کار او عواقب غم انگیزی را به دنبال دارد.
*
نسخه دوبله پارسی "حیثیت" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
"راوی"، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و "تایلر دردن" (برد پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
اعضای گروه دووم پاترول که توسط دکتر نایلز کولدر دور هم جمع شدهاند ، هر کدام حادثهی عجیب و غریبی را پشت سر گذاشته و تواناییهای فوقالعادهای را بدست آوردهاند. اما آسیبی که از این حوادث دیدهاند ، آنها را ترک نکرده و در حال نابود کردن آنها است...
یک مجموعه آنتولوژی است. اولین اپیزود این سریال با عنوان «The Body» درباره یک آدمکش مزدور و همه فن حریف با نگاهی بدبینانه به جامعه مدرن را دنبال می کند که مسئولیت سختی در شب هالووین دارد؛ او باید یک جسد را به مکانی منتقل کند اما در این بین اطرافیانش فکر می کنند او لباس مبدل یک قاتل را به تن کرده است…
هاوارد سیلک یک کارمند معمولی با درجه امنیتی پایین است که در یک سازمان مرموز در شهر برلین مشغول به کار است. بعد از مدتی فعالیت در این سازمان ، سیلک متوجه میشود که کارفرمایان او تمام این مدت از دریچهای که راه به ابعاد و دنیاهای موازی دارد ، محافظت میکنند. او در این ابعاد موازی موفق میشود با همتای خود که پرایم نام دارد ، روبهرو شود و او را ملاقات کند...
*
آپدیت: دوبله پارسی قسمت 10 از فصل دوم اضافه شد. ((پایان فصل دوم))
در جامعه ای که ارزش های آن بر اساس منافع مشترک و یکدست سازی افرادی که در آن زندگی می کنند استوار شده است، مردی از شهر بیکرزفیلد کالیفرنیا جرات می کند تا برخلاف جریان معمول جامعه به دنبال رویاهایش رفته و تبدیل به دلقکی حرفه ای شود. اما پس از ثبت نامی ناموفق در دانشگاه معتبر مخصوص آموزش دلقک ها در پاریس، تنها شغلی که می تواند پیدا کند کار در یک استادیوم محلی گاوبازی است....
داستان این سریال درباره یک پسر به نام تایلر که یک شب با بهترین دوستش به جنگل می رود و در جنگل و در تاریکی موجود عجیبی به او حمله میکند و روز بعد که بهوش می اید میبیند که بدنش شروع به تغییراتی میکند و …
داستان سریال درباره ی یک خانواده ی 5 نفره است که علاوه بر بچه های عجیب و غریبی که دارن از نظر مالی هم در وضعیت خوبی نیستن پدر خانواده ادم بیخیالی است که در معدن سنگ کار میکند و مادر خانواده در بنگاه ماشین فروشنده است...
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند...و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …
*
آپدیت : قسمت 12 از فصل دوازدهم
زن جوانی که به تازگی از یک بیمارستان روانی آزاد شده است، بعنوان منشی در دفتر یک وکیل شروع به کار می کند، اما طولی نمی کشد که رابطه بین آن دو فراتر از یک رابطه کاری می رود...