داستان فیلم درباره هنرمندی به نام چارلی است که در یک شهر کوچک زندگی میکند. در این میان او با یک سوءظن پنهانی مبنی بر اینکه ممکن است یک گرگینه باشد، زندگی سختی را سپری میکند. اکنون چارلی از کسانی که دوستشان دارد فاصله گرفته و بیشتر در تنهایی خود فرو میرود، زیرا خاطراتش از اعمال وحشتناکی که شبها زیر نور ماه کامل انجام میدهد، از طریق آثار هنریاش آشکار میشود و ...
"هریت" (شرلی مک لین) یک تاجر موفق است که می خواهد زندگی اش را بیش تر از گذشته کنترل کند. او سعی می کند اتفاقاتی که در اطرافش رخ می دهد را مدیریت کند، ولی...
"مارلا مابری"، بازیگر خوش چهره است که پس از بستن قرار داد با "هوارد هیوز"، از ویرجینیا وارد لس آنجلس می شود. "فرانک فوربس" به عنوان راننده، او را همراهی می کند. سفر کاری "مارلا" تنها دو هفته است ولی در این مدت اتفاقاتی رخ می دهد که هر دو طرف را وارد چالش های بزرگ می کند...
یک مادر خانه دار تمام زنهای راکفورد تگزاس را قانع میکند تا زمانی که شهرشان از اسلحه خالی نشده است، از برقراری رابطه جنسی با همسران و دوست پسرانشان خودداری کنند...
فیلم داستان سرمایه گذاری است پس از از دست دادن شغلش در وال استریت، برای رستگاری به یک رستوران 24 ساعته می رود و در آنجا دوستی صمیمی میان او و یک خدمتکار شکل میگیرد...
مردی که در تصادفی وحشتناک جان خود را از می دهد، با کمک امداد گران پس از یک و نیم ساعت دوباره زنده می شود و ادعا می کند در هنگام مرگش، بهشت را دیده است...
روکس، یک وکیل تیزهوش و خوش تیپ بنظر می آید همه چیز دارد: شغل، ثروت و موقعیت اجتماعی خوب. او با یک بیوه پولدار نیز ازدواج کرده است. برخلاف دیگران که ترجیح میدهند از همچین زندگی لوکسی لذت ببرند، بروکس روی همه چیزش ریسک می کند تا وارد روابط نامشروع شود ...
فیلمی بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و داستان نوجوانانی که عاشق افراد مشهور هستند را روایت می کند که با استفاده از اینترنت محل زندگی افراد مشهور را پیدا کرده و به خانه آنها دستبرد می زدند و ...
زوجی به نام های «مارینا» ( اولگا کوریلنکو ) و «نیل» ( بن افلک ) به اوکلاهوما می آیند، جایی که مشکلاتشان آغاز میشود. مارینا با یک کشیش ( خاویر باردم ) آشنا می شود و نیل دوست دوران کودکی اش «جین» ( ریچل مک آدامز ) را پس از مدت ها ملاقات می کند..
این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و درباره یک وکیل معتاد به مواد مخدر می باشد که به اشتباه سرنگ آلوده را بجای سرنگ ایمنی سلامت قرار داده و باعث مشکلات بسیار برای سازمان خود می شود...
*
نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد. | سینک اختصاصی
داستان نامتعارفی می باشد از یک بازیگر شکست خورده که در دبیرستان به شغل معلمی می پردازد، در آنجا تحت تآثیر تفکرات سیاسی موجود نمایشنامه موزیکال هملت را به بدترین نحو ممکن اجرا می کند..
داستان زندگی واقعی دیتر دنگلر (کریستین بیل) خلبان جنگنده نیروی هوایی آمریکا که در اولین پرواز عملیاتی خود بر فراز لائوس، سقوط کرده و اسیر می شود. امتناع وی از امضای انزجار نامه ای علیه ارتش آمریکا موجب فرستاده شدن وی به بازادشتگاهی کوچک در میان جنگل می شود. جایی که گروه بسیار کوچکی از اسرا حدود 2 سال در آنجا زندانی بوده اند، ولی دیتر قصد اقامتی طولانی در چنین مکان مخوفی را ندارد. نقشه وی برای فرار از سوی تنی چند به دلیل مخاطرات فراوان با استقبال روبرو نمی شود. اما یکی از زندانی ها به نام مارتین دیون موافقت خود را برای اجرای نقشه فرار اعلام می کند. ولی این فقط یک آغاز است...
10 غریبه که با یکدیگر نسبتی ندارند ، در یک شب بارانی به خاطر نامساعد بودن جاده مجبور به اقامت در یک مسافرخانه میشوند. اما پس از مدتی ، آن ها متوجه می شوند که در مسافرخانه اتفاقات عجیب و ترسناکی در حال رخ دادن هست که…
دنیای آینده. زمین برای جدال در برابر حشرات غول آسایی از سیارات دیگر که به مایه ی تهدیدی جدی بدل شده اند، آماده می شود. «جانی» (وان دین) و «کارمن» (ریچاردز)، هم مدرسه ای های دل باخته ی یک دیگر که از هم جدا شده اند و به ارتش پیوسته اند، دوباره طی علملیات جنگی در فضا یک دیگر را می یابند. خیلی زود جنگ آدم ها و حشره ها شدت می گیرد...
یک سرخ پوست آمریکایی که به تازگی از زندان آزاد شده، پیشنهادی پنجاه هزار دلاری برای شکنجه شدن تا سرحد مرگ در یک فیلم نژاد پرستانه را دریافت می کند و او با قبول کردن این پیشنهاد می تواند خانواده مصیبت زده اش را نجات دهد...
«میکی» (هارلسن) و «مالوری» (لوییس) زوج قاتلی هستند که آرام آرام تبدیل به شمایل های محبوب جوانان می شوند. «میکی» پس از دستگیری، هنگام مصاحبه با «وین گیل» (داونی جونیر)، خبرنگار جاه طلبی که در پی کسب شهرت است، در زندان، شورش به راه می اندازد و در شلوغی هم راه «مالوری» و «وین گیل» می گریزد...
آخرین فیلم از سه گانه "الیور استون" درباره ویتنام داستان دختری روستایی را روایت می کند که از رنج ها و سختی های جنگ و دوران پس از آن جان سالم به در برده است...
"گابریل" زمانی که از زندان آزاد میشود با یک دلال شرط بندی میکند، او صاحب اکثر باشگاه ها و مسابقات بوکس زیرزمینی به نام "Diggstown" است، شرایط به این صورت است که گابریل باید بوکسوری را پیدا کند که بتواند 10 نفر از اعضای بسیار قوی "Diggstown" را در عرض 24 ساعت ناک اوت کند...
سال 2086. سیاره ی مریخ به مهاجرنشین زمینیان تبدیل شده است. «داگلاس کوایید» (شوارتسنگر)، کارگر ساختمانی، هم راه همسرش «لوری» (استون)، زندگی مرفهی دارد؛ اما هر شب کابوسی در مودر سفرش به مریخ می بیند...
چهار پسر نوجوان یک سفر ماجراجویانه را برای پیدا کردن یک جنازه شروع می کنند و در طول سفر با موقعیت های جالب و خطرناکی رو به رو میشوند.
*
جزء 250 فیلم برتر IMDb
داستان چهار نوجوان بومی آمریکایی است که اصالتاً سرخپوست هستند. آنها در منطقه محصور رزرو در حاشیه اوکلاهوما زندگی میکنند و با دزدی و سرقت روزگار میگذرانند و ماجراهای بامزهای برایشان رخ میدهد. آرزوی بزرگ آنها این است که آنقدر پول جمع کنند تا روزی بتوانند به سرزمین مرموز و دور کالیفرنیا بروند.
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
«کمپ» (جانی دپ) روزنامه نگار مستقلی است که به منظور کار در یک روزنامه محلی به منطقه کارائیب مسافرت کرده است. یکی از دلائلی که کمپ را به این منطقه کشانده، مردم سالم و محیط دست نخورده آن است. اما به محض اینکه جهت مصاحبه ای کاری نزد سردبیری خشن به نام «لاترمن» (ریچارد ینکینز) می رود، متوجه می شود که شرایط مورد نظرش چندان هم به آن چیزی که فکر می کرده شباهت ندارد و به نوعی، بیشتر افراد این منطقه از فرهنگی عجیب و غریب برخوردارند…
«دیک تریسی» با تلاشی مداوم، نقشه های شیطانی «بیگ بوی کاپریس»، رهبر جنایتکاران را بر هم می زند. از طرف دیگر «تریسی» در زندگی خصوصی با نامزدش، «تس تروهارت» که اصرار دارد او شغل کم دردسرتری برای خود دست و پا کند، درگیر است.
داستان در مورد یک پزشک مشهور است که چیزی از روابط اجتماعی نمی داند. او مریض ها را به خاطر پیشرفت دانش پزشکی (خودش) درمان میکند و اصلا به خوب شدن مریض اهمیت نمیدهد.از روش های درمان عجیب اصلا ابایی ندارد روش هایی که شاید باعث مردن مریض شود. البته جدا از این مسایل او از هوش بالایی برخوردار است و یک نکته دیگر هم اینکه او کلا یه نمای متفاوت با بقیه ی دکتر ها دارد او در انتخاب همکاراش هم سلیقه عجیبی دارد یکی را به خاطر زیباییش و یکی دیگه را به خاطر سوئ پیشینه اش استخدام کرده و ….