دو برادر دوقلو یک میمون مکانیکی قدیمی پیدا میکنند که با هر بار نواختن طبل، حوادثی مرگبار رخ میدهد. سالها بعد، وقتی نفرین دوباره آنها را تهدید میکند، مجبور میشوند با گذشته تاریک خود روبهرو شوند.
میلدرد یک دختر 11 ساله که با مادرش در نیوزیلند زندگی می کند به پلنگ کانتربری علاقه مند است. شبی بر اثر اتفاقی مادرش به کما می رود. استراون، پدر شعبده باز میلدرد از ایالات متحده می آید، اما میلدرد به خاطر غیبت او از زندگی اش از او ناراحت است و تحت تأثیر ترفندهای جادویی او قرار نمی گیرد. استراون موافقت می کند که میلدرد را به یک سفر کمپینگ ببرد، که طی آن میلدرد امیدوار است فیلمی از پلنگ بگیرد و ...
فیلم خدانشناس در مورد یک قاتل زنجیرهای به نام تد باندی است که محکوم به اعدام به وسیله شوک الکتریکی شده است. او ضمن توضیح جزئیات جنایات فجیع خود، با یک مامور FBI به نام بیل هاگمایر، رابطهای عجیب و پیچیده برقرار میکند که فیلم را وارد مسیر جدیدی میکند.
یک زن افسرده برای پیدا کردن یک هدف و حس جدید برای ادامه زندگیش، سعی دارد تا با کمک همسایه نفرت انگیز خود، یک گروه از سارقین را بدام بیاندازد اما...
*
نسخه هاردساب فارسی اضافه شد.
جیم استون (نیکولاس کیج) و دیوید واترز (الیجاه وود) دو افسر پلیس هستند که در اداره پلیس لاس وگاس کار می کنند. زمانی که استون متوجه مبلغ هنگفتی بعنوان وثیقه که مربوط به قاچاق مواد مخدر است، می شود تصمیم میگیرد بهمراه واترز رد منبع پول را بزند...
داستانی مردی بنام کولدر می باشد که به جاودانگی نفرین شده است. او بعنوان آخرین بازمانده ی شکارچیان ساحره، برای مبارزه با ساحره ها به شهر نیو یورک می آید، در حالی که از نقشه ای که برای زنده کردن ملکه قدرتمند ساحره ها وجود دارد، بی خبر است...
یک ویروس مرموز در یک مدرسه ابتدایی پخش می شود و تمام دانش آموزان را به زامبی های وحشی تبدیل می کند. در این میان، نجات یافتگان و معلمان، با هم همراه می شوند تا در مقابل زامبی ها بایستند و از مدرسه فرار کنند اما …
بازیگری به نام جیل گودارد (ساشا گری) حاضر به صرف شام با نیک چمبرز (الیجا وود)، کسی که تاریخ این صرف شام با او را در مسابقه اینترنتی بدست آورده، میشود. در راه بازگشت به خانه، شخصی به نام چاد (نیل ماسکل) که مدیر برنامه های جیل می باشد به نیک کمک می کند تا ردپایی از جیل را در کامپیوتر خود بیابد و از اینجا نیک پی می برد که او عروسک خیمه شب بازی در یک برنامه جنون آمیز است که توسط چاد طراحی شده و باید جیل را از چنگ قاتلی که قصد کشتنش را دارد، نجات دهد...
فیلم داستان یک پیانیست است که با ترس از صحنه دست و پنجه نرم میکند ، در یکی از کنسرت ها او در برگه ی موسقی خود متوجه یک تکه یاداشت میشود که...
*
نسخه دوبله پارسی "گراند پیانو" (سعید مظفری، سعید شیخ زاده، تورج مهرزادیان و...) | سینک اختصاصی
داستان این فیلم قبل از سه گانه ارباب حلقه ها اتفاق میافتد و نوعی پیشدرآمد بر آن مجموعه فیلم است. «بیلبو بگینز» ( مارتین فریمن ) شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن گنجینه ی اژدهایی بنام «اسماگ»، در سفری پرماجرا با «گندالف» ( یان مک کلن ) و گروهی از دورف ها ( کوتوله ها ) همراه میشود...
مدتها از زمانی که مامیل به دلیل بد بودن صدایش از پنگوئن های دیگر جدا شد و سفر شگفت انگیزی را شروع کرد می گذرد.حالا مامبل با دختر مورد علاقه اش گلوریا ازدواج کرده و آنها صاحب فرزندی شده اند که او نیز به مانند پدر و مادرش استعدادهای نهفته ایی در خود دارد. اما این زندگی خوش چندان دوام ندارد و ...
هفت دوست صمیمی برای مراسم ازدواج دوستان خود دور هم جمع می شوند. اما وقتی مشخص می شود عروس و یکی از ساقدوشهایش رقابتی طولانی بر سر داماد با هم دارند همه چیز به هم می ریزد...
داستان درباره پنگوئن های امپراطور در قطب جنوب است. مامبل یکی از این پنگوئن هاست که با بقیه فرق دارد. او برعکس بقیه پنگوئن ها نمی تواند آواز بخواند و این باعث می شود که توسط بقیه پنگوئن ها طرد شود.
داستان فیلم در مورد به قتل رسیدن سناتور آمریکایی «رابرت اف. کندی» صبح هنگام 6 ژوئن 1968، در هتلی در لس آنجلس، و هیمنطور درباره زندگی 22 نفر دیگری که در این هتل اقامت داشته اند می باشد...
چهار داستان جنایی متفاوت، که در مرکز آنها مردی درشت اندام با چهرهای خشن قرار دارد که به دنبال قاتل معشوقهاش گلدی است، مردی که با پلیس فاسد شهر گناه درگیر میشود و بعد از یک اشتباه وحشتناک تحت تعقیب قرار می گیرد، یک مامور پلیس که جانش را برای محاقظت از یک دختر به خطر می اندازد، و یک قاتل که به دنبال کسب در آمد از راه خودش است.
*
(جزء 250 فیلم برتر IMDb با رتبه ٢٢5) | این نسخه دارای دقایق اضافی میباشد.
«جول» که آدمی خجالتی و تا حدی ساده است، در یک مسافرت ساحلی با دو نفر از دوستانش، با «کلمنتاین» که دختری کمفکر و پرانرژی است آشنا میشود. بعد از مدتی این دوستی به پایان میرسد و کلمنتاین دست به یک عمل پاکسازی حافظه از طریق شرکت لاکونا میزند. بعد از پاکسازی، وقتی جول او را میبیند و متوجه میشود که کلمنتاین او را از حافظه و خاطرات خود پاک کرده است، تصمیم میگیرد تا او نیز کلمنتاین را از خاطرات خود پاک کند. اما در میانهی راه پاکسازی و در حالت یادآوری خاطرات، متوجه میشود که مایل به این کار نیست و سعی در منحرفکردن مسیر پاکسازی میکند…
"فرودو" و "سم" با راهنمایی "گالوم"، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می کنند...
نیروهای "سائورون" رو به افزایش هستند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پیپین پیوستهاند، و آنها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.
داستان فیلم در مورد یک حلقهی باستانی که قرنها پیش گم گشته بود است، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام "فرودو" رسیده است. وقتی که "گندالف" می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می کنند. یاران حلقه باید از میان کوهها، جنگلها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آنها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه دادن به دوران حکومت ارباب تاریکی است.
در یک دبیرستان، دانش آموزان کم کم به این نتیجه می رسند که معلمانشان در واقع موجودات بیگانهی فضایی هستند که قصد دارند از دانش آموزان بعنوان قربانی استفاده کنند و...
ستاره ی دنباله داری با سرعت به سوی زمین در حرکت است و یک سال دیگر قطعه ی بزرگی از آن در اقیانوس اطلس سقوط خواهد کرد و طبق پیش بینی، با امواجی به بلندی دویست متر سیلی به راه می اندازد که نیویورک و سایر شهرها را ویران خواهد کرد. قسمت بزرگ تر ستاره که به کانادا اصابت می کند، باعث انقراض نسل بشر می شود...
انتی کات، تعطیلات عید شکرگزاری، سال 1973. «پل هود» (مگوایر) پسرک شانزده ساله ی خانواده ای مرفه، دبیرستان را رها می کند و برای گذراندن تعطیلات به خانه می آید؛ ولی با در نظر گرفتن تنش حاکم بر خانه و میل و علاقه ی شدیدش در به دست آوردن دل «کیسی» (هولمز) – دختری اهل منهتن – همان بهتر که در دبیرستان باقی می ماند.
سال 1939. «دانیل مکور میک» (گیبسن)، پس از این که محبوبه اش در یک تصادف اتومبیل به اغما فرو می رود، از دوست دانشمندش (ونت) می خواهد تا او را منجمد کند. سال 1992. پسر بچه ای و دوستش ماشین انجماد «هری» را پیدا می کنند و «دانیل» را به زندگی باز می گردانند...
"ریموند آویلا" به بخش امور داخلی پلیس لس آنجلس می پیوندد. او و همکارش "امی والاس" درباره فعالیتهای مالی مشکوک پلیسی به نام "دنیس پک" تحقیق می کنند. از طرفی "پک" درگیر فعالیتهای خلاف قانون دیگری است و...
"مارتی مک فلای" که به تازگی از گذشته برگشته دوباره توسط دکتر "امت" به اینده فرستاده میشود تا از به زندان افتادن پسرش در اینده جلوگیری کند اما اوضاع خراب تر میشود...
تمرکز داستان بر روی یک گارآگاه میباشد که در مورد پرونده های مربوط به اتفاقات فراطبیعی هستند تحقیق میکند. داستان برگرفته شده از رمان Dirk Gently’s Holistic Detective Agency که توسط Douglas Adams نوشته شده و بدست Simon و Schuster در سال 1987 منتشر شد.